حسین نامه

خاطره اول

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۵۱ ب.ظ

(یادش بخیر سال دوم دانشگاه تو گرگان بودم یشب میخواستم برا خودم شام درست کنم پیش خودم گفتم چی بخورم گفتم گوجه ب سیخ بکشمو کبابش کنم بعد یادم اومد سیخ ندارم رفتم از صابخونه بگیرم صدا زدم خانوم مازنی یدونه سیخ میدین میخوام کباب بزنم یدونه سیخ گرفتم اومدم تا گوجه رو ب سیخ بکشم یدفعه در خونمون صدا خورد رفتم ببینم کیه دیدم صابخونست دیدم یسیخ دیگه اورده میگه حسین جان با ی سیخ سخته هم بخوای گوشتو کباب کنی هم گوجه رو , بروی خودم نیاوردم سیخو گرفتم ولی باورتون شاید نشه داشتم از خجالت آب میشدم)



نظرات (۱)

  • کلنگ همساده پسر
  • اشکالی ندارد اما مازندرانی ها بیشتر اهل پلو هستند تا کباب! نه؟
    پاسخ:
    من گیلکم ولی آره اگه کبابو با برنج بخورن کباب زیاد میاد خخخخ

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی